به همکارم میگم شماره خانم فلانی رو بده کار دارم ،
میگه ندارم میگم داری میگه ندارم ، میگم داری ،
یه شماره بهم داده میگه اینه ، زنگ زدم ، می بینم یه صدای خواب آلود و یواش داره جواب میده منم فکر کردم خواب بوده با کلی عذرخواهی و احوال پرسی میگم رمزتون رو میگم یادداشت کنین لطف اً،
بعد می بینم همکارم بلند شده میگه یه نفر یه کاغذ قلم بده من میخوام رمزم رو یادداشت کنم
من در حالیکه بعد از چند دقیقه دوزاریم افتاده <i =(" title ":((" /> ((
همکارم با کلی ذوق زدگی